برزیل قسمتی از خاک آبادان!

یادداشتی منتقدانه به بهانه حضور تعدادی از تماشاگران تیم تراکتورسازی با آرم جدایی‌طلبان در‌ بازی فجر و تراکتور!

خوزستان جایگاه نفت و ایستادگی است. فقر در جای جای این استان بزرگ بیداد می کند. مردمی که روی نفت زندگی می کنند گاهی به نان شب محتاجند. حالا بگذریم از تبعات بد استخراخ که فقط بدبختیها و زجرش برای مردم این خطه مانده. بوی بد گاز و نفت و گاه حوادث وحشتناک انفجارها که بعضا به تخلیه روستاها و کشته شدن محلی ها منجر شده. چیزی که نصیب این مردم نجیب می شود نه تنها بیشتر از استانهای دیگر نیست بلکه بسیار کمتر است. هیچ وقت و هیچ کجا نه گله ای و نه شکایتی از این مردم شنیده نشده. دوران جنگ برای این مردم، بی خانمانی به همراه داشت و شهری خراب، آن هم شهری که بی اغراق سرآمد شهرهای ایران بود. خرابی ها هیچ وقت درست نشد، با اینکه پول نفت چند برابر شد شهرها زیر متوسط باقی ماند. خیلی ها آواره ماندند و آن تعداد کمی که برگشتند با زندگی حقیرانه در شهرهایی که حتی آب درست و حسابی برای خوردن ندارد روزگار گذراندند و باز هم نه غر و لند کردند و نه ادعای ارث و میراث. این مردم نجیب در هر حال و لحظه ای خوش هستند و یاد گرفتند که از ثانیه های زندگی لذت ببرند. به جرات می توان گفت که فقط در روستاهای دور افتاده خوزستان است که شما می توانید در کنار فقر، شادی و رقص و بهترین مارکهای لباس و ماهواره و … نشانه های خوشی و زندگی را ببینید و بدون فکر کردن به بوی آزار دهنده گازها که در شهر پیچیده لحظات خوشی را بگذرانید. مردم آبادان عاشق فوتبال بوده و هستند. بهترین فوتبالیستهای تاریخ ایران از تیمهای آبادان آمدند، اما بودجه این تیمها پایین و پایین آمدند تا حالا به روز و حال بدی افتادند، البته در مقایسه با گذشته درخشان آنها!

چند روز پیش چند پانترک بی شرم با پرچم یک کشور بیگانه به ورزشگاه رفتند. 

گرچه دیگر همه آنها را می شناسند و می دانند عدد آنها کم و بین مردم آذریجان مترود هستند ولی جالب اینجاست که اینبار با وقاحت و پررویی بردن پرچم برزیل توسط آبادانیها را بهانه قرار دادند و به اصطلاح خواستند برای خودشان جفت پیدا کنند. زهی خیال باطل. این یکی در کتمان نمی رود، گرچه مزخرفات قبلیشان هم در کتمان نرفت؛ ولی این یکی دیگر از خنده دار و فکاهی هم آنورتر است.

۱. منفعت برزیل از این ماجرا چیست و در برابر چنین کاری که آبادانیها می کنند چه چیزی نصیبش می شود، آن هم در آن سر دنیا!

۲. چه اشتراک فرهنگی یا زبانی بین برزیل و آبادان هست جز شباهت فوتبال (فوتبال تهاجمی و احساسی)؟

۳. برزیل همسایه ایران است و تا به حال ادعایی بر سرزمینهای ایران کرده؟

۴. ترکیه یا جمهوری آذربایجان فوتبالشان در چه سطحی است که طرفداران تراکتور باید پرچم آن کشور را همراه ببرند و چه تقلیدی از نظر فوتبال قرار است انجام شود و یا اگر به خاطر فوتبال خوب نیست پس به چه دلیل بی ربطی پرچم یک کشور بیگانه باید در ایران بالا رود.

همه می دانند که حرکت خوزستانیها هیچ هدف خاصی را دنبال نمی کند ولی پانترکیسم شناخته شده است و همه آنها را می شناسند، بیشتر از همه خود مردم آذربایجان. در ادامه ویدئوی طنز کوتاهی را برای شما به اشتراک گذاشتم که نشان دهنده دید مردم آبادان به فوتبال برزیل است و اینکه کل ماجرا برای آنها فقط طنز زیبایی است برای تشویق تیمشان و عشق فراوانشان به فوتبال. جالب اینجاست که در این ویدئو می بینیم این مرد جنوبی نه تنها مدعی نیست آبادان متعلق به جایی غیر از ایران است بلکه با زبان شیرین و طنز خود برزیل را قسمتی از خاک آبادان می داند!