شهید مطهری
در کتاب حق و باطل: از کودکی
همیشه این سوال برایم مطرح بود که :چرا قطار تا وقتی ایستاده است کسی به او سنگ نمیزند؟ اما وقتی
قطار به راه می افتد سنگباران میشود ! این معما
برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم، دیدم این قانون کلی زندگی ما
ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است مورد احترام است. تا ساکت
است مورد تعظیم و تمجید است، اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت، نه تنها کسی
کمکش نمیکند، بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب میشود و این نشانه ی یک جامعه ی مرده
است. ولی یک جامعه ی زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که :متکلم هستند نه ساکت، متحرکند نه ساکن، باخبرترند نه بیخبرتر.
in ye sonate ke baghi mande az ghabl
ke ye fard goyande va baghie mostame
zamani yek amozesh tasir pazir ast ke in rabete kamelan 2tarafe bashe
amma yek hes niz vojod darad ke kasani ke nemitavannd be yek maghasdi dast biaband anhaei ke dast peida kardand ra nemipazirand