ایرانیان برزیل

◄◄ به تارنمای ایرانیان مقیم برزیل خوش آمدید

ایرانیان برزیل

◄◄ به تارنمای ایرانیان مقیم برزیل خوش آمدید

آشنایی با کشورهای آمریکای لاتین؛ بولیوی

جمهوری بولیوی (Republic of Bolivia) کشوری است واقع در آمریکای جنوبی، غرب برزیل، جنوب شرق پرو، شمال پاراگوئه، شیلی و آرژانتین. پایتخت بولیوی، شهر لاپاز (La Paz) با حدود 1 میلیون و 500 هزار نفر جمعیت در غرب بولیوی واقع شده است. مساحت بولیوی 1 میلیون و 98 هزار و 581 کیلومتر مربع و جمعیت آن 9 میلیون و 780 هزار نفر است. از مهمترین شهرهای بولیوی می توان به سانتاکروز با 1 میلیون و 120 هزار نفر، ال آلتو 650 هزار نفر، کوچابامبا 520 هزار نفر و اورورو 200 هزار نفر اشاره کرد.

 

عکس: پرچم کشور بولیوی

بولیوی کشور مرتفعی است. قسمتی از شرق این کشور را جنگل های بارانی استوایی و علفزارها پوشانده اند که بالغ بر دو سوم مساحت کشور را شامل می شود. مابقی مساحت این کشور را رشته کوههای آنددر برگرفته است که در غرب کشور واقع شده است. بیش از نیمی از جمعیت بولیوی در منطقه ای موسوم به آلتی پلانو (Altiplano) که دو زنجیره از رشته کوههای آند در آنجا به هم می پیوندند و منطقه ای کوهستانی و سرد محسوب می شود زندگی می کنند، مناطقی از جمله اورورو، پوتوسی و همچنین پایتخت شهر لاپاز در این اقلیم جغرافیایی قرار دارند، منطقه دیگر، اورینته (Oriente) نام دارد که به مناطق شمالی و شرقی کشور گفته می شود که از چمنزارهای مناطق شمالی آغاز و به جنگل های استوایی شرق بولیوی ختم می شود، این منطقه یعنی شمال و شرق بولیوی در حوزه آبگیر آمازون قرار دارد. بلندترین نقطه بولیوی، قله نوادو ساخاما (Nevado Sajama) نام دارد که به 6542 متر ارتفاع در غرب بولیوی قرار گرفته است. پست ترین نقطه بولیوی نیز رودخانه پاراگوای (Rio Paraguay) نام دارد که با 90 متر ارتفاع از سطح دریا در شرق بولیوی واقع شده است.

بولیوی در دوران باستان مرکز امپراطوری تمدن اینکاها بوده است، سپس در دوران استعمار، بولیوی به دلیل وجود منابع زیرزمینی فراوان همواره مورد توجه استعمارگران و به خصوص اسپانیا قرار گرفت. اسپانیا در قرن 16 میلادی با غلبه بر اینکاها یعنی بومیان بولیوی بر این کشور مسلط شد. در دوران استمعار اسپانیا جمعیت بومیان که مورد سوء استفاده از جمله بردگی قرار می گرفتند به طور برجسته ای رو به کاهش نهاد. البته به دلیل دوردستی برخی از مناطق غربی و کوهستانی بولیوی در دامان رشته کوههای آند، بومیان آن منطقه از دسترس استعمارگران در امان ماندند. ولی وجود یک گروه بزرگ بومی که تحت سیطره استعمار اسپانیا یک اختلاف طبقاتی گسترده را آغاز کرد که کماکان نیز ادامه دارد. توزیع نابرابر درآمد بین اکثریت فقیر سرخ پوست بومی که دو سوم جمعیت بولیوی را در بر می گرفتند و اقلیت سفید پوست غربی به طور بسیار گسترده ای ادامه یافت. در اواخر قرن 17 میلادی به علت بهره برداری زیاد از منابع طبیعی، ثروت های طبیعی این کشور در معرض تهی شدن قرار گرفت.

بولیوی به استقلال می رسد:

با تلاش های سیمون بولیوار برای استقلال بولیوی، این کشور در روز 6 آگوست 1825 استقلال خود را از اسپانیا بازیافت. پس از آن نیز نام این کشور به پاس تلاش های سیمون بولیوار در جهت استقلال بولیوی و همچنین وحدت کشورهای آمریکای لاتین، این کشور "بولیوی" نام گرفت.

سیمون بولیوار:

سیمون خوزه آنتونیو دلا سانتیسیما ترینیداد بولیوار دی پالاسیوس پونته پلانکو (Simon Jose Antonio de la Santisima Trinidad Bolivar y Palacios Ponte Blanco) ملقب به سیمون بولیوار، مبارز و قهرمان ملى آمریکاى لاتین در 24 ژوئن ۱۷۸۳ در کاراکاس، ونزوئلا به دنیا آمد. بولیوار در شکل گیرى نخستین جمهورى در ونزوئلا نقش موثرى ایفا کرد. حکومتى که فرجامى جز شکست زود هنگام در برابر ساز و کار حاکم بر نظام سرمایه نداشت. بولیوار پس از این تجربه، جمهورى بزرگ کلمبیا را متشکل از کشورهاى کلمبیا، ونزوئلا و اکوادور آزاد را تشکیل داد و در فصلى دیگر از رزم تحت رهبرى او کشورهاى کنونى ونزوئلا، کلمبیا، پاناما، اکوادور و بولیوى به استقلال خود از سلطه استعمارى اسپانیا نایل آمدند و قسمتى از سرزمین پرو نیز به دلیل نام او بولیوى خوانده شد. اندیشه هاى ضد امپریالیستى بولیوار از او چهره اى بى بدیل در روند مبارزات مردم آمریکاى لاتین ترسیم کرده است. به رغم نگاه انتقادى مارکس به برخى از خطوط اصلى اندیشه بولیوار او تصریح مى کند که تحت تاثیر مقاله سیکلو پدیا” بولیوار قرار داشته است. بولیوار سرانجام در 17 دسامبر 1830 بر اثر ابتلا به بیماری سل در سانتا مارتا در گران کلمبیا، که اکنون در خاک کلمبیا قرار دارد در سن 47 سالگی درگذشت.

 

عکس: سیمون بولیوار، قهرمان ملی آمریکای لاتین

به دنبال جنگ های داخلی در بولیوی از سال 1850 به بعد، حکومت مرکزی در این کشور رو به ضعف نهاد و بولیوی بیش از نیمی از مساحت خود را به دنبال جنگ با کشورهای همسایه از دست داد. در سال 1879 و در جنگ بولیوی و شیلی که به جنگ پاسیفیک (War of the Pacific) مشهور است، بولیوی بیش از چندین هزار کلیومتر مربع از خاکش را از دست داد. در جنگ بولیوی و برزیل در سال 1903 نیز، بولیوی منطقهکائوچوخیز آکره (Acre) را به برزیل واگذار کرد. همچنین به دنبال جنگ و بی ثباتی سیاسی در جریان جنگ چاکو (Chaco War) که بین بولیوی و پاراگوئه درگرفت بیش از صد هزار کیلومتر مربع از منطقه مساعد و حاصلخیز گران چاکو (Gran Chaco) از آن پاراگوئه شد. 

در سال 1965 جنبش چریکی انقلابی از کشور کمونسیتی کوبا برخاست که هوای کمونیستی و مارکسیستی نمودن چندین کشور آمریکای لاتین از جمله بولیوی را در سر داشت. به دنبال کمک های نظامی و اطلاعاتی آمریکا، در 8 اکتبر 1967 عاملان طراحی حمله به قصد سرنگون کردن حکومت بولیوی به رهبری ارنستو چه گوارا (Ernesto Che Guevara) پیش از انجام هرگونه اقدامی غافلگیر، دستگیر و سپس کشته شدند. پس از یک رشته کودتاهای نظامی پی در پی از زمان برقراری حکومت نظامی در سال 1964 در بولیوی، سرانجام در سال 1982 حکومت به دست غیرنظامیان افتاد و هرنان سیلس زوازو (Hernan Siles Zuazo) به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. در این زمان بولیوی مرتباً در حالت تعطیلی به علت رکود شدید اقتصادی قرار داشت و در این دوره به کشوری با پایین ترین درآمد سرانه در بین کشورهای آمریکای جنوبی تبدیل شد.

ارنستو چه گوارا:

ارنستو گوارا سلیا دلا سرنا لوزا (Ernesto Guevara Celia de la Serna y Llosa) ملقب به چه گوارا در سال 14 ژوئن 1928 در شهر روزاریو، ایالت سانتافه در آرژانتین به دنیا آمد. نسبت وی از طرف پدرش اسپانیایی و ایرلندی بود و هر دو نیاکان پدری ارنستو در کالیفرنیا زاده شده بودند. از طرف مادر هم یک اسپانیایی خالص بود. ارنستو در بچگی مبتلا به بیماری آسم (تنگی نفس) گردید و این بیماری سبب ساز خانه نشینی و گوشه گیری او شد، اما همزمان سبب شد که او شخصیتی متکی به خود و شجاع داشته باشد. ارنستو به دلیل مشکلاتی که بیماری برایش ایجاد می کرد گهگاهی خانه نشین می شد و در همین هنگام به خواندن کتاب های بزرگانی از جمله نیچه و مارکس همت می ورزید. به هر حال "چه" سالهای کودکی را پشت سر گذاشت و وارد دوران جوانی شد که با سفر به کشورهای آمریکای لاتین، از نظر فکری پخته شد.

 

عکس: ارنستو گوارا در جوانی

ارنستو در سال 1955 به فیدل کاسترو پیوست و برای آزادی کوبا از دست دیکتاتور کوبایی باتیستا با او همراه شده بود و البته در همان زمان از کاسترو قول گرفته بود که در صورت پیروزی باید او را در راه کمک به آزادی تمام کشورهای آمریکای لاتین یاری دهد. اتحاد ارنستو با کاسترو شکل گرفت. ارنستو در همان زمان از طرف افراد کوبایی به عنوان "چه" ملقب شد. در زبان اسپانیولی (محاوره ای) به معنای "آرژانتینی" است. آنها با کمک یکدیگر و یارانشان توانستد که حکومت ژنرال باتیستا در کوبا را در سال 1959 ساقط کنند و "چه" در این میان نقشی غیر قابل انکار داشت.

 او بعد از پیروزی انقلاب کوبا به سمت وزیر صنایع و نیز رئیس بانک ملی کوبا به کار مشغول شد، اما خیلی زود دوباره به عرصه مبارزه بازگشت. او در ابتدای امر در کنگو اقدام کرد اما موفقیتی حاصل نکرد، به هر حال ارنستو به زحمت توانست از کنگو خارج شود و تا یک قدمی مرگ نیز پیش رفت، اما جان سالم به در برد. اما او در فکر پایه گذاری یک انقلاب و در کشوری دیگر بود و آن کشور جایی جز بولیوی نبود. بولیوی نیز دست کمی از دیگر کشورهای آمریکای لاتین که دست نشانده بودند، نداشت. "چه" تصمیم گرفت که با کمک مردم بولیوی و آزادیخواهان آن دیار بتواند حکومت بولیوی را سرنگون کند. آرزویی که هیچگاه در زمان حیاتش تحقق نیافت. "چه" سفر خود را به بولیوی مخفیانه و با چهره ای مبدل آغاز کرد. ارنستو توانست با نام جعلی آدولفو منا گونزالس (Adolfo Mena Gonzalez) و به عنوان یک تاجر اهل اروگوئه به بولیوی وارد شود. در ابتدا همه چیز خوب پیش می رفت، اما همین که وقت عمل رسید بسیاری از کسانی که قول همکاری به "چه" داده بودند و خود "چه" را دعوت به چنین عملیاتی در بولیوی کرده بودند از انجام به تعهداتشان سر باز زدند. ارنستو و معدود یارانش که تنها قرار بود قسمتی از نیروی چریکی او باشند یکه و تنها به مصاف دشمن رفتند. در یک عملیات که در تاریخ 8 اکتبر 1967 در نزدیکی روستایی به نام لا هیگورا (La higura) رخ داد، ارنستو پس از اینکه اسلحه اش از کار افتاد بر اثر شلیک دو گلوله به پایش زخمی و سپس دستگیر شد.

 در تاریخ 9 اکتبر 1967، رنه بارینتوس (Rene Barrientos) رئیس جمهور وقت وابسته به آمریکای بولیوی دستور اعدام چه گوارا را صادر کرد. در همین روز چه گوارا پس از 39 سال زندگی که بیشتر آن صرف مبارزات انقلابی شده بود، به قتل رسید.

 

عکس: جنازه ارنستو گوارا دلاسرنا بر تخت غسالخانه

در ابتدا محل دفن چه گوارا دقیقاً و به درستی مشخص نبود. ولی گمان می رود پس از اعدام در مکانی به نام واله گرانجه (Vallegrande) در مرکز بولیوی دفن شده باشد. هرچند بقایای جسد ارنستو با نبش قبر در 12 جولای 1997 از بولیوی خارج و به مکانی به نام سانتا کلارا (Santa Clara) در کوبا منتقل و آنجا دفن شد. این مراسم دفن به صورت باشکوهی از طرف فیدل کاسترو و با شرکت هزاران تن از مردم کوبا در هاوانا برگزار شد.

بولیوی در مسیر پیشرفت و توسعه:

در ژوئن 1993 نامزد طرفدار بازار آزاد به نام گونزالو سانچز دِ لوزادا (Gonzalo Sanchez de Lozada) ازجنبش انقلابی ناسیونالیست (MNR) به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. در سال 1997، هوگو بانزر (Hugo Banzer) دیکتاتور پیشین، که به تازگی به عقاید دموکراتیک گرایش پیدا کرده بود به عنوان رئیس جمهور بولیوی انتخاب شد. در دوران بانزر پیشرفت قابل توجهی در مبارزه با تولید کوکائین و قاچاق مواد مخدر حاصل شد که باعث خشنودی آمریکا گردید. هرچند ریشه کنی تولید کوکا که یکی از مهمترین محصولات تولیدی در این منطقه از زمان امپراطوری اینکاها بوده بسیاری از کشاورزان را با فقر مضاعف روبه رو کرد. این در حالی است که بولیوی دارای رتبه دوم بزرگترین ذخایر گاز شناخته شده در آمریکای جنوبی است، با این حال مردم این کشور یکی از فقیرترین مردم قاره آمریکا می باشند.

در آگوست 2002، گونزالو سانچز دی لوزادا بار دیگر به عنوان رئیس جمهور بولیوی برای بار دوم در مسند قدرت نشست و در این دوره به تلاش هایش در جهت اصلاحات اقتصادی و ایجاد اشتغال ادامه داد. در اکتبر 2003، دی لوزادا به دنبال درگیری و اعتراضات گسترده بر سر سیاست های دولت در زمینه صادرات گاز از سمت خود استعفا کرد. بسیاری از تظاهرکنندگان بر این باور بودند که سود کمپانی های خارجی از گاز بولیوی بیش شود آن برای مردم این کشور است. به دنبال استعفای دی لوزادا، معاون او، کارلوس مسا(Carlos Mesa) جانشین او به عنوان رئیس جمهور بولیوی شد. با وجود ادامه پاره ای از اعتراضات مسا کماکان توانست محبوبیت خود را در بین بیشتر مردم این کشور حفظ کند. در رفراندوم سال 2004 بر سر مشخص شدن وضعیت آینده صنایع گاز بولیوی (دومین دارنده ذخایر گازی آمریکای جنوبی) مردم بولیوی از طرح مسا برای کنترل بیشتر بولیوی بر روی شرکت های گازی خارجی پشتیبانی کردند. مسا موفق به جلب رضایت و تقویت احساسات قوی ضد خصوصی سازی در میان مردم بولیوی بدون بستن درب ها و ایجاد محدودیت برای برخی از اشکال خصوصی سازی در آینده شد. اما افزایش قیمت سوخت در سال 2005، منجر به تظاهرات گسترده توسط دهها هزار نفر از کشاورزان فقیر و کارگران معدن در بولیوی گردید. مسا در 6 ژوئن 2005 استعفا داد. دادگاه عالی بولیوی، ادواردو رودریگوئز (Eduardo Rodriguez ) را تا زمان برگزاری انتخابات سراسری ریاست جمهوری به عنوان رئیس جمهور موقت بولیوی تعیین کرد.

اولین رئیس جمهور بومی تاریخ بولیوی در جهت اعاده حقوق بومیان کشور گام بر می دارد:

انتخابات سراسری در 18 دسامبر 2005 در بولیوی برگزار شد که نتیجه ای غیرمنتظره را به دنبال داشت. در این انتخابات خوان اوو مورالس آیما (Juan Evo Morales Ayma) از جنبشی به سوی سوسیالیسم (MAS) و فردی از قبایل آیمارا در منطقه آند بولیوی، با کسب بیش از 53 درصد آراء پیروز انتخابات شد و اولین رئیس جمهور سرخ پوست تاریخ بولیوی لقب گرفت. رقیب اصلی او در این انتخابات، خورخه فرناندو کوئیروگا رامیرز(Jorge Fernando Quiroga Ramirez) بود که تنها 28 درصد آراء را از آن خود کرد. اولین اقدام مورالس پس از پیروزی در انتخابات ملی کردن انرژی بولیوی بود. دومین اقدام او دستور وی برای بازنویسی قانون اساسی و اعطای حقوق بیشتر به سرخ پوستان و بومیان بولیوی بود. سومین اقدام مهم او قانونی کردن کشت کوکابود که تنها راه امرار معاش بسیاری از شهروندان بولیوی بود. در جولای 2007 مورالس برنامه ای را برای ملی ساختن راه آهن بولیوی اعلام نمود که بیش از ده سال بود که توسط سرمایه گذاران شیلیایی و آمریکایی اداره می شد. سیاست بحث انگیز مورالس در مورد قانونی کردن کشت کوکا، ماده اصلی برای تولید کوکائین، برنامه های او برای ایحاد محدودیت برای شرکت های خارجی برای سرمایه گذاری در بولیوی و هم پیمان شدن مورالس با حکومت های چپ گرای ونزوئلا و کوبا هرچه بیشتر و بیشتر چالش هایی را بر سر روابط بولیوی و آمریکا ایجاد کرد و روابط این دو کشور روز به روز ابعاد تازه ای به خود گرفت و به تیرگی نهاد. طوری که مورالس خود و حکومتش را "بزرگترین کابوس" آمریکا نام نهاد.

 

عکس: اوو مورالس، رئیس جمهور بولیوی

در 9 دسامبر 2007 مورالس لایحه قانون اساسی جدید را به کنگره تقدیم کرد. در فصل اول این لایحه حقوق بسیاری به سرخ پوستان اعطا می شد و بیش از 7 زبان بومی این کشور نیز به رسمیت شناخته می شد و همچنین به جوامع بومی نوعی خودگردانی داده می شد. 164 نفر از 255 نفر عضو مجلس موسسان بولیوی با این لایحه موافقت کردند. اپوزیسیون این جلسه را تحریم کرد و ادعا کرد این لایحه غیرقانونی است و به دلیل اینکه این لایحه باید موافقت دو سوم از اعضای مجلس موسسان را جلب می کرد، این لایحه تصویب نشد. علی رغم مخالفت اپوزیسیون، دولت آن را در سال 2008 در یک رفراندوم به رأی عمومی گذاشت.

در 4 می 2008 بر اثر درگیری هایی که در منطقه سانتاکروز پس از یک رأی گیری برای کسب خودگردانی بیشتر توسط اپوزسیسون درگرفت، حداقل یک نفر کشته و بسیاری زخمی شدند. دولت مورالس قویاً با برگزاری رفراندوم برای اعطای خودگردانی بیشتر به استان سانتاکروز مخالفت می کند. این استان خواهان داشتن توانایی انتخاب قوه مقننه مجزا، بالا بردن مالیات های برای کارهای عمومی و ایجاد یک نیروی پلیس مجزا می باشد.

در 10 آگوست 2008، مورالس طی یک فراخوان به شرکت در یک رفراندوم، برای نشان دادن حمایت مردمی اش به حزب اپوزیسیون پودموس (Podemos) به رهبری رقیب پیشینش در انتخابات خورخه کوئیروگا رامیرز توانست حمایت حدود 64 درصد از شرکت کنندگان در رفراندوم را جلب کند و تلاش های حزب پودموس برای پایین کشیدن مورالس از جایگاه ریاست جمهوری ناکام ماند. مورالس به دلیل سیاست هایش در برخی از استان های پست شمالی و شرقی و همچنین پذیرش تأمین مالی از جانب ونزوئلا به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.

روابط آمریکا و بولیوی تیره تر می شود:

روابط تیره آمریکا و بولیوی در 10 سپتامبر 2008 با دستور مورالس مبنی بر اخراج فیلیپ گولدبرگ (Philip Goldberg) سفیر آمریکا در لاپاز تیره تر از گذشته شد. مورالس سفیر آمریکا را به "توطئه علیه دموکراسی در بولیوی" و همچنین تحریک و تشویق گروههای شورشی به اعتراض و اغتشاش در شرق بولیوی متهم کرد.

روابط آمریکا و بولیوی زمانی وخیم تر شد که آمریکا شرایط بخشودگی عوارض گمرگی برای صادرات بولیوی را به حالت تعلیق درآورد. بولیوی نیز در واکنش فعالیت نیروی مبارزه با مواد مخدر آمریکا در بولیوی را به حالت تعلیق درآورده و اعضای آن را به اتهام جاسوسی از بولیوی اخراج کرد.

نژاد 30 درصد از مردم بولیوی را کچوآ، 30 درصد را مستیزو (دورگه سفید و آمریندین)، 25 درصد را آیمارا و 15 درصد را نیز سفید تشکیل می دهد. دین 95 درصد بولیویایی ها، کاتولیکر و 5 درصد نیز پروتستان(شاخه اوانجلیکال متدیست) می باشد. زبان اسپانیولی زبان ملی و رسمی در بولیوی می باشد، این زبان در مناطق شهری رایج است و 60 درصد از مردم بولیوی به این زبان سخن می گویند. در حالی که زبان غالب در مناطق روستایی کوهستانی، کچوآ (Quechua) نوعی زبان رایج در تمدن اینکاها می باشد و  21 درصد از مردم بولیوی به این زبان تکلم می کنند. قبایل آیمارا نیز در جنوب شرق بولیوی به زبان آیمارا(Aymara) یا گوارانی (Guarani) تکلم می کنند که 14 درصد از جمعیت زبانی بولیوی را شامل می شود، هر سه زبان رسمی هستند. واحد پول بولیوی، بولیویانو با واحد جزء سنتاوو نام دارد.

بولیوی مشتمل بر 9 استان می باشد:

1-       بنی (Beni)

2-       چوکویی ساکا (Chuquisaca)

3-       کوچابامبا (Cochabamba)

4-       لاپاز (La Paz)

5-       اورورو (Oruro)

6-       پاندو (Pando)

7-       پوتوسی (Potosi)

8-       سانتاکروز (Santa Cruz)

9-       تاریخا (Tarija)

آیا می دانستید شهر لاپاز با 3630 متر ارتفاع از سطح دریا مرتفع ترین پایتخت جهان است؟

آیا می دانستید دریاچه تی تی کا کا (Lake Titicaca) واقع در غرب بولیوی و منطقه آلتی پلانو با 3812 متر ارتفاع از سطح دریا مرتفع ترین دریاچه قابل کشتیرانی در جهان است؟

عکس هایی از بولیوی

 

 

عکس: زنی با دسته ای جو در دستش در یک مرزعه در آلتی پلانو، بیشتر مردم بولیوی در زمینه کشاورزی و فعالیت های وابسته به آن مشغول به کار هستند

 

عکس: مردی در حال گذاشتن نان در تنور در مزرعه ای در نزدیکی ریو گواپای (Rio Guapay) سانتاکروز، کربوهیدرات سهم زیادی در عادت غذایی مردم بولیوی دارد

 

عکس: زنان بولیویایی در حال فروش میوه و سبزیجات در بازاری در لاپاز، زنان نقش بسیار مهمی در بازاریابی محصولات برای فروش دارند، سهم زنان نه تنها از مردان کمتر نیست بلکه در پاره ای از موارد بیشتر نیز هست


خیابانی در لاپاز

 

نمایی از کاخ ریاست جمهوری بولیوی در لاپاز


نمایی از استادیوم فوتبال شهر لاپاز


خیابانهایی در لاپاز 

 


شهر کوپاکابانا در منطقه تی تی کاکا

 

شهر بندری کوپاکابانا در کنار دریاچه تی تی کاکا 


جزیره دل سول


کاخ موریلو، لاپاز 


کلیسای اینگلسیا سن فرانسیسکو، لاپاز 


میدان تیاواناکو، لاپاز 


لاگونا ورجه، دریاچه سبز 


دریاچه نمک 


جاده مرگ، اطراف لاپاز 

 

کشتی شناور بر روی دریاچه تی تی کاکا

 

طبیعت

نظرات 1 + ارسال نظر
سلام دوشنبه 6 تیر 1390 ساعت 04:29 http://setare-asir.mihanblog.com

از این مطالب وبلاگ شما برای یک تحقیق استفاده کردم متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد